مـــی فکن بر صف رندان نظری بهتر از این

بـــر در میکده می کن گذری بهتر از این

 

در حق من لبت این لطف که مـــی فرماید

سخت خوب است ولیکن قدری بهــتر از این

 

آنکه فکـــرش گره از کار جهان بگشاید

گو در این کار بــفرما نظری بهتر از این

 

ناصحم گفت که جـــز غم چه هنر دارد عشق؟

بـــرو ای خواجه عاقل! هنری بهتر از این؟

 

دل بدان رود گـــرامی چه کنم گـــر ندهم

مادر دهـــر ندارد پسری بهتر از این

 

من چو گویم که قــدح نوش و لب ساقی بوس

بشنو از من که نگوید دگــری بهتر از این!

 

کلک حافظ شکـرین میوه نباتی است...بچین!

که در این باغ نبــینی ثمری بهـتر از این




شاعــــر: حافظ